افزایش تورم چه اثرات نامطلوبی بر سلامتی روان کارکنان و شهروندان دارد؟

افزایش روزانه نرخ تورم ( افزایش نرخ ارز و طلا ) میتواند اثرات گسترده و عمیقی بر جامعه ایران، بهویژه از لحاظ روانی و عاطفی، داشته باشد.
این وضعیت اقتصادی تأثیر مستقیم و غیرمستقیمی بر سلامت روان ، رفتارها، احساسات و حتی تصمیمگیریهای کارکنان و شهروندان دارد.
1- ترس و نگرانی
– نگرانی از آینده:
افزایش نرخ تورم و دلار معمولاً با افزایش قیمت کالاها و خدمات همراه است که منجر به تورم میشود.
این موضوع شهروندان را نسبت به آینده اقتصادی خود نگران میکند.
– ترس از بیکاری:
با افزایش هزینهها و عدم ثبات اقتصادی، شرکتها و کسبکارها ممکن است به کاهش فعالیت یا حتی تعطیلی بپردازند که این امر امنیت شغلی کارکنان را تحت تهدید قرار میدهد.
2– استرس و اضطراب مالی
– بار فشار مالی:
افزایش قیمتها و کاهش قدرت خرید مردم میتواند به صورت مستقیم به استرس مالی منجر شود. افراد ممکن است با مشکلاتی مانند عدم توانایی در پرداخت بدهیها، رهن و اجاره خانه یا حتی خرید نیازهای اساسی رو به رو شوند.
– اضطراب و استرس مالی:
افرادی که بیمه بازنشستگی یا سرمایهگذاریهای بلندمدت دارند، ممکن است نسبت به ارزش آینده این سرمایهها نگران شده و دچار اضطراب و استرس شوند.
3- عدم اعتماد به نظام اقتصادی
– اختلال در اعتماد:
افزایش مداوم نرخ دلار میتواند باعث شک و عدم اعتماد مردم به نظام اقتصادی حاکمیت کشور شود.
این وضعیت ممکن است باعث شود افراد به دنبال راهحلهایی مانند تبدیل ارز، خرید طلا یا حتی انتقال سرمایه به خارج کشور بشوند که کاهش ارزش پول ملی را تشدید می کند.
– احساس ناتوانی:
افراد ممکن است احساس کنند که در آمد ، تلاش و اقدامات شخصی آنها برای بهبود وضعیت اقتصادی خود تأثیر چندانی ندارد و این امر میتواند به افسردگی و احساس ناتوانی منجر شود.
4– افسردگی و اضطراب جمعی
– افسردگی اقتصادی:
زندگی با فشارهای اقتصادی مداوم میتواند به افسردگی انجامد.
افرادی که در حال مبارزه با مسائل روزانه مالی هستند، ممکن است به دنبال راهحلهایی برای کاهش استرس خود باشند که گاهی اوقات به روشهای ناسالم منجر میشود.
– اضطراب جمعی:
افزایش نرخ دلار میتواند به عنوان یک پدیده جمعی تلقی شود که همه افراد جامعه به آن واکنش نشان میدهند.
این امر میتواند به ایجاد اضطراب جمعی منجر شود که در نهایت به تنشهای اجتماعی و خانوادگی انجامد.
5- تغییر در رفتارهای مصرفی
– کاهش مصرف:
با افزایش قیمتها، شعروندان ممکن است تصمیم بگیرند از خرید کالاهای غیرضروری خودداری کنند.
این تغییر در رفتار مصرفی میتواند به اضطراب و احساس محرومیت منجر شود.
– افزایش خرید هیجانی (Panic Buying):
بعضی افراد ممکن است به دلیل نگرانی از افزایش قیمتها، به خرید بیش از حد کالاها روی آورند که این امر میتواند به افزایش قیمتها و اختلال در زنجیره تأمین کمک کند.
6- افزایش تنشهای خانوادگی
– نزاعهای مالی:
فشارهای اقتصادی میتواند به تنشهای خانوادگی منجر شود.
افراد ممکن است در مورد مدیریت بودجه، اولویتهای خرید یا حتی نقشهای مختلف در خانواده اختلاف نظر پیدا کنند و این اختلافات ممکن است تشدید شود.
– کاهش کیفیت زندگی:
افزایش هزینهها میتواند باعث شود افراد از انجام فعالیتهای لذتبخش یا تفریحی که حال آنها را بهتر می کند خودداری کنند که این موضوع میتواند به کاهش کیفیت زندگی و افزایش تنشهای روانی منجر شود.
7- اثرات بر جوانان و نسل بعدی
– نگرانی از آینده تحصیلی و شغلی:
جوانان ممکن است نسبت به آینده تحصیلی خود یا فرصتهای شغلی نگران شوند.
افزایش هزینههای تحصیلی و کاهش فرصتهای شغلی میتواند به اضطراب و افسردگی در جوانان و فارغ التحصیلان منجر شود.
– افزایش مهاجرت:
برخی از جوانان ممکن است به دنبال فرصتهای شغلی و زندگی خارج از کشور باشند که این امر میتواند به کاهش انگیزه برای توسعه داخلی کشور منجر شود.
8- اثرات بر اعتماد به نفس
– کاهش اعتماد به نفس:
افرادی که با مشکلات مالی روبرو هستند، ممکن است احساس کنند که نمیتوانند به خوبی نیازهای زندگی خود را مدیریت کنند.
این امر میتواند به کاهش اعتماد به نفس و احساس عجز و ناتوانی منجر شود.
9- اثرات بر سلامت روانی کلی جامعه
– افزایش مراجعات به مشاوره روانی:
با افزایش فشارهای اقتصادی و ناتوانی روانی ، افراد ممکن است بیشتر به دنبال راهحلهای روانی و مشاورهای برای مدیریت استرس و اضطراب خود باشند.
– افزایش مصرف مواد مخدر یا الکل:
در برخی موارد، افراد ممکن است به دنبال راهحلهای ناسالم برای کاهش استرس خود باشند که میتواند به افزایش مصرف مواد مخدر یا الکل منجر شود.
✍ گردآوری و تلخیص:
سروش عشقی
مشاور مدیریت و توسعه کسب و کار
دیدگاهتان را بنویسید